دختر 14 ساله به خانه بروم پدرم مرا میفروشد
شنبه 4 آبانماه سال 1387 06:45
ساعت 2 ظهر 12 مهر 1387 هست مدرسه یک ساعته تعطیل شده ولی مریم 14 ساله هنوز و هنوز در مدرسه هست مدیر به مریم میگوید مریم جان برو خانه میخوان در مدرسه را ببندن چرا خانه نمیری ناگاه بقض مریم میشکند و شروع به گریه میکند و میگوید پدر و مادرم معتاد هستن ترا خدا نزارید من خونه برم پدر و مادرم برای اینکه خرج مواد خودشون را در...